عشق چیست؟
اي كه چشم روشنت را سايه هاي غم گرفته
قلب تو از رفتن من اين چنين ماتم گرفته
بعد من روزي پريشان مي روي تو پري من
تا بسازي از سكوتت قصه و افسانه ي من
ياد روزهاي آشنايي و جدايي
چشم تو غمگين تر از باران گريه ست
مي فشاني اشك حسرت در غم عهد شكسته
ديگر از گريه چه حاصل بين ما دريا نشسته
بین من و تو فاصله یعنی عشق
حتی فراق و حوصله یعنی عشق
نقد دلم به نسیه ی دیدارت
زیبای من ! معامله یعنی عشق
ناکام مانده جبر زمان ، حتی
در حل این معادله ، یعنی عشق
بار دگر مرا متولد کرد
قابلترین قابله یعنی عشق
شوری فتاده در همه ذرات
آغاز فصل چلچله یعنی عشق
یک نیمه شب به پای دلم بنشین
راز و نیاز و نافله یعنی عشق
من این غزل به وزن تو می گویم
با قیمتی ترین صله یعنی عشق
باید تلافی شب هجران کرد
روز وصال هم گله یعنی عشق
باید رسید ، مسلک ما این است
صحرا و خار و آبله یعنی عشق
تنها هدف ، خرابی دلها بود
طوفان و سیل و زلزله یعنی عشق !
دوشنبه 30 فروردین 1389 - 6:45:02 PM